كتايون زرين بال
(كارشناس ارشد روان‌شناسي) واحد مشاوره كلانتري ۱۴ فرماندهي انتظامي رشت:

«نمي‌دانم داستان زندگي‌ام را از كجا شروع كنم؛خيلي حال روحي بدي دارم و براي كاري به كلانتري مراجعه نموده‌ام كه با ديدن واحد مشاوره و مددكاري ؛احساس كردم مي‌توانم دردم را با كسي مطرح كنم ؛شايد كمي بر حال بدم مرهم بگذارم.

حدود ۲۰سال پيش با همسرم بصورت واسطه‌اي ازدواج كردم. هميشه دوست داشتم كه ازدواج كنم و زندگي مستقل داشته باشم. همسرم مرد خوب و آرامي بود و در هيچ موردي مرا اذيت نمي‌كرد و برعكس؛ خيلي هم حامي و پشتيبان من بود.

از همسرم خواستم كه اجازه بدهد من هم كار كنم كه هم سرگرم شوم و هم در مخارج زندگي كمك‌كننده باشم و بعد از آن مشغول آموزش خياطي و بعد هم كار كردن شدم. بعد از مدتي كارم گرفت و براي خودم مغازه‌اي تهيه كردم و روز به روز در كار پيشرفت كردم.

زندگي بر روال مي‌گذشت و ما صاحب دو فرزند شديم. من هم اينقدر سرم شلوغ بود كه از صبح بيرون مي‌رفتم و شب‌ها خسته به منزل مي‌آمدم. همه چيز سر جاي خودش بود ولي ارتباط من و همسرم روز به روز كمتر مي‌شد و انگار تمام زندگي فقط در كار و قسط و فرزند؛ خلاصه شده بود.

حدودا شش ماه پيش بود كه براي تحويل كارهايم به مشتري؛ از تاکسی اینترنتی استفاده میکردم. ان روز وقتي سوار خودرو شدم و يك مسيري را طي نموديم؛ ناگهان احساس كردم كه مشخصات اين خودرو با مشخصاتی که اپلیکیشن تاکسی اینترنتی اعلام شده است مغایرت دارد و سريعا اعتراض كردم. راننده كه پسر جواني حدودا ۲۵ ساله بود؛ گفت كه اشكالي ندارد و كار من هم مسافركشي است و شما را تا مقصد مي‌رسانم. در طول مسير از مشكلات مالي و خانوادگي‌اش گفت و از اينكه زندگي سختي دارد و از من خواهش كرد كه چون شما شاغل هستيد و مرتبا از تاکسی اینترنتی استفاده مي‌كنيد؛ لطفا هر كجا خواستيد برويد با من تماس بگيريد تا براي من هم از لحاظ مالي كمكي باشد.

من هم كه از منتظر ماندن براي تهيه خودرو و… خسته شده بودم؛ قبول كردم و شماره‌اش را گرفتم. چند باري با او تماس گرفتم و مرا به مقصدم مي‌رساند. حدود يك ماهي گذشت و من مزاحمت‌هاي مداوم تلفني از طريق پيامك داشتم. اصلا نمي‌دانستم اين مزاحم كيست ولي مرتبا پيام‌هاي ركيك احساسي مي‌فرستاد و ابراز علاقه مي‌كرد.

مدتي گذشت و من به پسر راننده شك كردم؛ اما از آنجايي كه خيلي از من كوچكتر بود؛ باورم نمي‌شد كه بخواهد چنين رفتاري با من داشته باشد خصوصا اينكه مي‌دانست من مادر و متاهل هستم. متاسفانه كنجكاوي‌ام زياد شد و من هم شروع كردم به جواب دادن پيامك‌هايش. اما مدام سعي مي‌كردم او را نصيحت و منع كنم و به او بفهمانم كه متاهل هستم.

نقشه‌ام گرفت و حدسم درست بود و آن پسر بالاخره خودش را معرفي كرد. اما شرمنده و خجالت زده‌ام كه بگويم از لحاظ احساسي به آن پيامك‌ها و ابراز محبت‌ها دلبسته شده بود.

وقتي براي رساندن من به مقصد؛ مي‌آمد نوع نگاهمان به هم تغيير كرده بود. مي‌دانستم اشتباه مي‌كنم؛ مي‌دانستم اين يك خيانت است؛ عذاب وجدان داشتم؛ از روي همسر و فرزندانم خجالت مي‌كشيدم؛ اما انگار كور شده بودم و دوست نداشتم اين ارتباط تمام شود. اينقدر به من محبت مي‌كرد و حرف‌هاي عاشقانه مي‌زد كه مانند كودكي در پي محبت به دنبالش مي‌رفتم.

تا اينكه همسرم به قضيه شك كرد و تلفن همراهم را شكست و كتك مفصلي خوردم. شايد قسمت بود در همين اول راه متوجه اشتباهم شوم و اين قضيه بيشتر ادامه پيدا نكند و كار به جاهاي باريك نكشد. بارها قضيه را براي همسرم توضيح دادم و از او عذرخواهي كردم و او هم قبول كرد. ولي حال خودم بد است و از خودم خجالت مي‌كشم و نمي‌توانم در چشم فرزندانم نگاه كنم. لطفا كمكم كنيد تا بتوانم اين دوران سخت را بگذرانم و به زندگي‌ام برگرد.»

تحليل كارشناس:

با توجه به مصاحبه‌ي باليني با مراجع؛ مشخص شد؛ مراجع مورد نظر سال‌ها از ازدواجش مي‌گذرد؛ و ارتباط عاطفي با همسرش؛ دچار روزمرگي گرديده و با ناديده گرفتن اين روزمرگي‌ها و تلاش نكردن جهت بهبود رابطه؛ باعث شده كه به سمت طلاق عاطفي پيش روند و خلاهاي ايجاد شده را با كارمضاعف و رسيدگي به فرزندان پر كنند.

در اين ميان؛ مراجع گرفتار ارتباط احساسي با شخصي غير از همسرش شده و بدون تفكر منطقي و صرفا با در نظر گرفتن احساسات؛ دچار هيجان شده و خواسته كه خلا عاطفي خود را اينگونه جبران كند. اما خيلي زود متوجه اشتباه خود شده و با توجه به تربيت و سرشت خود كه اين قبيل روابط را غلط و اشتباه مي‌دانسته؛دچار عذاب‌وجدان و تالم روحي گرديده است.

در حال حاضر توانسته بر احساسات و هيجانات اشتباه خود غلبه كند و ارتباطش را با آن فرد قطع كند و از اين بابت مشكلي ندارد اما نگران ديد همسر و فرزندانش است و مدام با خودگويي و نشخوار‌ذهني؛ خودش را سرزنش مي‌كند.

موارد فوق؛ با كمك گرفتن از مشاور متخصص و آموزش مهارت‌هاي ارتباطي زوجين و مهارت‌هاي زندگي؛ قابل پيگيري و حل مي باشد.
تنظيم : كتايون زرين بال (كارشناس ارشد روان‌شناسي) واحد مشاوره كلانتري ۱۴ فرماندهي انتظامي رشت