به گزارش خط گیلان ، به نقل از پایگاه خبری تحلیلی سرتوک؛ «در پی انتشار مطلب گیلکی از استاد اکبر زاده که مورد استقبال مخاطبین قرار گرفت بر آن شدیم که با نظارت استاد اکبرزاده و سایر اساتید وهمراهی دوستداران زبان وگویش گیلکی از این پس دوشنبه ها در ستون « آشنایی باگیلکی» با معرفی هر آنچه که به پویایی وترویج زبان مادری و واژگان گیلکی کمک می کند قدمی هرچند کوچک در احیاء این زبان مادری برداریم.» (۱)
گویش و لهجه گیلکی
گویش گیلکی یکی از گویش های مرسوم در خطه شمالی ایران است.زبان گیلکی از گروه زبانهای ایرانی شاخه شمال غربی و در مجموع زبانهای کاسپین است، که در قسمت گیلان و دیلمستان رایج است و زبان مادری مردم استان گیلان و جوامع کوچکتری در استانهای مجاور، از جمله استانهای مازندران و زنجان، و نیز در استان تهران است.
زبان گیلکی شاخهای از زبانی است به نام پهلوی اشکانی و مردم سرزمینهای گیلان، طبرستان (مازندران) قدیم، گرگان، قزوین، ری، دامغان، سمنان، همدان، آذربایجان، لرستان، کردستان و … با آن یا لهجهای از آن صحبت می کردند. از دیدگاه تاریخی به زبان پارثی (پهلوی اشکانی) وابستگی دارد.
زبان گیلکی، مشتمل بر سه لهجه بیهپسی (گیلان غربی)، بیهپیشی (گیلان شرقی؛ بیه پیش)، و گالشی است. مردم شمال غربی گیلان، به زبانی از خانواده گویش های کناره دریای مازندران که زبان تالشی است صحبت میکنند.در زبان گیلکی ویژگیهای زبانهای باستان ایران دیده میشود، برای نمونه صرف فعل در زبان گیلکی با صرف فعل در زبان پهلوی و زبان پارتی شباهت دارد و نیز همگونیهای وجه اخباری و ماضی نقلی در گیلکی و پهلوی کاملاً قابل بررسی است. برای زبان گیلکی شامل چند لهجه است که عبارتند از: رشتی، رودباری، صومعهسرایی، لاهیجانی، لنگرودی، رودسری، بندرانزلی، خمامی (در خمام و خشکبیجار)، لشت نشائی و فومنی .
تنفسی در زبان گیلکی:
((اشپتکا (ایشپاتیکا) و گنجه بانو))
گاه میبینیم برخی از واژگان یا به دلیل تلفظ بد و ناصحیح یا به دلیل شناخت بد از موضوع مورد نظر ، نادرست استفاده میشوند. اکنون موضوعی که مورد بررسی قرار می گیرد توضیحی کوتاه درباره دو نمونه از جانورانی هست که در روستاها و گاهاً در شهرهای گیلان زندگی میکنند…[ اشپتکا (ایشپاتیکا) و گنجه بانو ] (منبع : لغتنامه گیله گپ زنده یاد استاد فریدون نوزاد) #گنجه_بانو ganj.a-banu (امر) موش درختی پستانداری از راسته جوندگان که رنگی قهوه ای ،دارد سرش مسطح و بدنش فربه و با دمی پر مو و کوتاه .است زندگی این جانور بر فراز درختان گردو است و از میوه درختان فندق و گردو تغذیه می.نماید مطلقاً گوشتخوار نیست از پوست این جانور میتوان لباس گران بها تهیه نمود و به همین سبب نیز شکارچیان مشتاق شکار آنند این جانور زیبا که تفاوتهای آشکاری با سنجاب دارد به سکه و تلألوی آن در مقابل نور آفتاب علاقه وافر نشان میدهد در باور مردم بانوی ،گنج دارنده گنج داننده جای و نهانگاه گنج شناخته شده و به همین اندیشه نیز نامی چنین یافته و به زربانوکا هم .:. مشهور شده است.
#اشپتہ_کا espataka ( اِ ) گربه پیر و رام نشدنی و تا حدودی ،خطرناک، گونه ای گربه وحشی نامیده می شود.
ایشپتکا نام گربه وحشی است که دله هم نامیده می شود و دارای پاهای کوتاه و دستهای بلند و پوست نرم و قهوه ای یا تیره رنگ که به علت نرمی بدنش از هر سوراخی میگذرد، پوستش قیمتی و در ردیف پوست سمور و سنجاب است ، خون مرغ و اردک و کبوتر را می مکد و در جنگلها زندگی میکند و ندرتاً شکار می شود .
گیلا (ص ۷۷) این گربه پیر و خونخوار شهرنشین است در زوایای تاریک بام ،خانه لانه دارد و با دله کاملاً تفاوت دارد.
https://khategilan.ir/?p=48657