- ۱۲ آذر ۱۴۰۱
- کد خبر 38269
- پرینت
true
false
true
false
false
false
true
false
true

گردآورنده: سارا رزاقی
کارشناس ارشد روانشناسی عمومی معاونت فرهنگی و اجتماعی پلیس گیلان
بررسی دغدغههای افراد معلول در جامعه
عدم رسیدگی به مشکلات معلولان در جامعه، پیامدهای فردی و اجتماعی جبرانناپذیری را به دنبال خواهد داشت. این پیامدها علاوه بر اینکه متوجه فرد معلول و خانواده او میشود، گریبانگیر جامعه نیز خواهد شد.
معلولیت پدیدهای جهانی است که همیشه و همه جا مطرح بوده و هست، اما در جوامع مختلف از نظر شدت، نوع و نحوه مقابله با آن، متفاوت است. عواملی مانند عدم رعایت بهداشت، عدم توجه به مشاوره پیش از ازدواج، فقدان آموزش، پیشگیری و …موجب شدهاند که تعداد افراد معلول در جهان افزایش پیدا کند به طوری که این معضل یکی از مسائل پیچیده و مهمی است که جوامع مختلف با آن مواجه هستند.
اولین مواجهه با معلولیت در خانواده صورت میپذیرد. واکنشهای متفاوت والدین و اعضاء خانواده یکی از تعیینکنندههای اصلی وضعیت فرد معلول در آینده خواهد بود.
پیامدهای حضور فرد معلول در خانواده از جنبههای عاطفی، اجتماعی و اقتصادی قابل بررسی است. انکار واقعیت، عدم پذیرش معلولیت، خشم و پرخاشگری، احساس گناه، اختلال در روابط زناشویی، شرمساری و خجالت از جمله مهمترین تأثیرات عاطفی بر والدین و اعضاء خانواده فرد معلول میباشد. به دلیل حضور فرد معلول در خانواده، ارتباطات اجتماعی، خانوادگی و رابطه با فامیل و دوستان دچار اختلال میشود. همچنین مراقبتهای پزشکی و توانبخشی، هزینههای رفت و آمد به مراکز درمانی و خرید تجهیزات کمک توانبخشی از نظر اقتصادی هزینههای زیادی را بر خانواده تحمیل میکند. با توجه به اینکه انسان موجودی اجتماعی است و نیازها و استعدادهایش از طریق تعامل با دیگران ارضاء میشود و فعلیت مییابد، فرد معلول به دلیل ناتوانی یا کمتوانی در برقراری ارتباطات اجتماعی، نمیتواند مانند افراد سالم، عمل کند.
لذا ضرورت دارد به پیامدهای اجتماعی معلولیت توجه بیشتری شود تا با شناخت و آگاهی بهتر نسبت به این پیامدها بتوان به رفع و کاهش موانع اجتماعی افراد معلول با سایر افراد جامعه پرداخت. چرا که یک فرد معلول، تنها قربانی نقص فیزیکی خود نیست، بلکه بسیاری از عوامل اجتماعی و محیطی قابل تغییر وجود دارند که علاوه بر نقص فیزیکی در معلولیت تأثیر گذار هستند. چنانچه این عوامل شناسایی شوند، میتوان گامهای زیادی جهت اصلاحات برای بهبود شرایط معلولان و تعاملات اجتماعی آنها برداشت.
افراد معلول در جامعه با مشکلات زیادی از جمله اشتغال، ازدواج، رفت و آمد در سطح شهر، تهیه تجهیزات توانبخشی، هزینههای درمان و … مواجه هستند. مشکلات معلولان در جامعه، پیامدهای فردی و اجتماعی جبرانناپذیری را به دنبال خواهد داشت. این پیامدها علاوه بر اینکه متوجه فرد معلول و خانواده او میشود، گریبانگیر جامعه خواهد شد.
برخی از این پیامدها را میتوان احساس حقارت، تلقی از خویش به عنوان یک قربانی، از خودبیگانگی فرهنگی و اجتماعی نام برد که با شناخت آنها میتوان در آینده از بروز برخی معلولیتهای دیگر به خصوص معلولیتهای اجتماعی جلوگیری کرد. معلولیت اجتماعی به هر گونه محدودیت و ممنوعیتی اطلاق میگردد که در نهایت منجر به محرومیت یک فرد از امکانات و فرصتهای موجود در جامعه میشود. این امکانات میتواند در رابطه با اشتغال، ازدواج، مسکن، رفاه اجتماعی، بهداشت و درمان و آموزش مطرح باشد. در واقع انتظار فرد معلول در جامعه این است که امکان مشارکت در جامعه را داشته باشد و این خود متضمن آن است که اقداماتی توسط خانوادهها، مسؤولان و سایر افراد جامعه صورت گیرد. از نظر اجتماعی معلولیت آنطوری که جامعه با آن برخورد میکند، شناخته میشود.
به عبارت دیگر برای شناخت معلولیت باید به این سؤال پاسخ داد که از نظر جامعه چه کسی معلول تلقی میشود و یا فرد معلول باید چه شرایطی داشته باشد؟ به هر حال باید توجه داشت که معلولیت حقیقتی انکارناپذیر است و افراد معلول نیازی به ترحم و دلسوزی ندارند. آنها نیاز به احترام، برابری و حمایت از حق تعیین سرنوشت خود را دارند. آنها چیزی را میخواهند که هر انسانی خواستار آن است و آن امکان مشارکت در جامعه و تقبل مسئولیتها و برخورداری از حقوق برابر با سایر اعضاء جامعه است.
معلولان باید فرصت یابند تا استعدادهای خلاق هنری و فکری خود را رشد داده و آن را نه تنها برای منافع خود، بلکه برای غنیسازی جامعه به کار گیرند. به این منظور، باید دسترسی آنان برای مشارکت در فعالیتهای فرهنگی تضمین شود. از جمله این اقدامات، میتوان به تهیه وسایل کمک ارتباطی برای ناشنوایان، تهیه منابع و مطالب علمی به خط بریل یا نوارهای صوتی برای اشخاصی که دچار اختلالات بینایی در سطح مختلف هستند اشاره کرد.
کمتوانی تجربهای است که هر فردی در مقطعی و یا مقاطعی از زندگی خود ممکن است آن را احساس کنند. افراد کمتوان معمولا خود را به صورت یک وصله ناجورمیبینند و همین امر باعث مشکلات مهمی در سازگاریهای روانی و اجتماعی آنها میشود، به خصوص وقتی این افراد در سنین بالاتر با نگرشهای مردم نسبت به خود بیشتر آشنا میشوند.
البته تأثیر آسیبشناختی آن محدود به فرد معلول نمیگردد، بلکه این وضعیت آثار سوئی را بر روی خانواده میگذارد. خانواده یک نظام اجتماعی است که اختلال در هر یک از اعضاء آن کل نظام خانواده را مختل میکند. خانواده فرزندان معلول، معمولا دچار حالاتی مانند افسردگی، ناامیدی، طردشدگی، خجالت، اقدام به خودکشی، انکار و اضطراب میباشند.
فرد معلولی که قادر به برقراری ارتباط نیست، احساس میکند که از دیگران جدا است. چنین فردی نمیتواند احساسهای خوشایند و ناخوشایند خود را با دیگران در میان بگذارد. احساس تنهایی نوعی معلولیت اجتماعی است که هر فرد در موقعیت یا شرایطی خاص ممکن است آن را تجربه کند، اما احساس تنهایی در فرد معلول در نتیجه معلولیتی که دارد بیشتر است. البته باید توجه داشت، تنهایی لزوما به معنای تنها بودن نیست، ممکن است فردی در جمع دوستان و آشنایان احساس کند که تنها است و بر عکس شخصی ممکن است در یک مکان دور از خانواده و دوستان، واقعا تنها باشد، بدون اینکه احساس تنهایی کند.
شایان ذکر است به دلیل ویژگیها و نیازهای خاص معلولان، پدیده تنهایی در بین آنها به طور قابل ملاحظهای زیاد است.در جامعه وقتی صحبت از معلولیت میشود، اینگونه به نظر میآید که فرد معلول کسی است که از هر لحاظ وابسته به دیگران است و نمیتواند از خود استقلال داشته باشد. اگر چه فرد معلول دچار ناتوانی است اما در بعضی مواقع میتواند از یک فرد عادی هم کارآمدتر باشد که نمونههای آن در جامعه فراوان دیده میشود. اختلالهای ناشی از معلولیت، اغلب موجب این تصور میشود که افراد معلول، نمیتوانند بسیاری از امور خود را به تنهایی انجام دهند و اگر یک شخص بخواهد فرد معلولی را استخدام کند، بیشتر متأثر از دلسوزی و انگیزههای عاطفی است نه مبتنی بر آگاهی و شناخت او از معلولیت. همچنین تعدادی از کارفرمایان برای اطمینان از ایمنی فضای کار ترجیح میدهند تا جایی که مقدور است از استخدام معلولان حتی در شرایطی که مهارت و کارایی بیشتری نسبت به فرد غیر معلول داشته باشد اجتناب کنند، زیرا عقیده دارند، فرد معلول آسیبپذیری زیادی در برابر حوادث و خطرات ناشی از محیط کار دارند.
اشتغال لازمه زندگی است؛ زیرا دوام و بقاء جامعه و زندگی هر فرد مستلزم به کار و فعالیت میباشد. اشتغال علاوه بر تأمین معاش موجب ایجاد و تقویت احترام، اعتماد به نفس و تقویت روحیه در فرد میشود. اما اشتغال در زندگی معلولان، نقشی بیش از اینها دارد. اشتغال، موجب میشود فرد معلول، احساس توانمندی و قابلیت کند و این حس را در او ایجاد کند که فرد مستقلی است. متأسفانه تعداد زیادی از معلولان به رغم گذراندن دورههای تحصیلات عالی و کسب دانش و مهارت لازم، نمیتوانند به اشتغال مناسب برسند.
از این رو مسئله اشتغال معلولان، یکی از برنامههای اصلی و سیاستهای اجتماعی و رفاهی دولتها به شمار میرود و اهمیت اجرای موفقیتآمیز آن در همه بخشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی امری بدیهی به نظر میرسد. یکی از مشکلات مهم معلولان، عدم طراحی مناسب معابر عمومی برای آنها است. به طوری که افراد معلول برای رفت و آمد به مدرسه و یا محل کار خود با دشواریهای زیادی مواجه هستند. بررسیهایی که در زمینه مشکلات معلولان انجام شده نشان میدهد که عمدهترین مسئله این گروه از افراد، مشکلات روحی و روانی و بیش از همه عدم اعتماد به نفس و بیکاری زیاد در مقایسه با افراد عادی جامعه و سطح پایین زندگی و درآمد است.
از میان سایر مشکلات اجتماعی میتوان به محدودیت در استفاده از وسایل ایاب و ذهاب و مشکل عدم بهرهمندی از امکانات فرهنگی، ورزشی و تفریحی موجود در شهرها و روستاها اشاره کرد. بنابراین لازم است با برنامهریزی صحیح در طراحی اماکن و امکانات شهری، زمینه احساس امنیت و آسایش معلولان را فراهم کنیم تا آنها نیز مانند سایر افراد جامعه از این امکانات بهرهمند شوند.
true
true
true
true